• وبلاگ : رفيق باز سينه سوخته
  • يادداشت : سال هشتاد و چهار !
  • نظرات : 5 خصوصي ، 33 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام داش هادي گل .

    فعلا كه اينترنت به راست . تا ببينيم خدا چي ميخواد .

    من و تو داداشيم و دو تا داداش به هم نميگن "شما" ميگن "تو" . اگه بخواي بهم بگي "شما" ، فكر ميكنم يكي ديگه داره باهام حرف ميزنه .

    _______________________________

    راست ميگي سالي كه نكوست از بهارش پيداست .

    اوايل سال هشتاد و چهار يادمه وضع شما چطوري بود .

    اگه يادت باشه من هم گفتم توي خونه ي ما چيزي به نام عيد نبود يعني خيلي وقته كه عيد نداريم .

    شايد سفره پهن كنيم ولي وقتي سر سال تحويل پدري كه دستاشو ميبوسم ، به خاطر نشون دادن ناراحتيش از خونه بزنه بيرون ، به نظر تو بهش ميگن عيد ؟

    اوايل سال برادر كوچيكم يه چيزي درباره عيد به بابام گفت . بابام هم گفت ما عيد نداريم . ( تا آخر عمرم يادم نميره .)

    ___________________________________

    اميدوارم در سال جديد از هر دري براي تو و خانوادت خير و بركت بياد و سال خوشي رو براتون آرزو ميكنم . پيشاپيش تبريك .

    پدرم براي عمل رفته تهران . براش دعا كن . دعاي مسلمون بركته .

    شرمنده اگه بازم پرحرفي كردم . تا بعد يا حق

    زندگي زيباست اي زيبا پسند .