سلام دوستان عزیز. حالتون خوبه ؟! گلک عزیزم تو چطوری؟ خوبی ؟ بچه که بودم زیادترین چیز برام هفت تا بود! حالا تو رو اندازه ی اون هفت تای بچگی دوست دارم. خب عزیزان شما چطورین؟ خوش میگذره؟ اول اجازه بدید از سه دوست عزیز تشکر کنم. اول .... کدومتونو اول بنویسم ؟! به خدا فرقی نداره حالا یکی رو مینویسم دیگه: از اکرم خانوم (کاپیتان) و فاطیما و فاطیما خانوم (این فاطیمای سوم یکی دیگه س) خیلی تشکر میکنم . واقعا ازتون ممنونم که از این نظرای خوشگل واسه من میذارین. دستتون درد نکنه. واقعا نظرای این سه عزیز خیلی به من روحیه میده. همیشه طولانی ترین و قشنگترین نظرا مال این عزیزاست. خب چه خبر؟ حالا میگم که چطور شد که من وبلاگ قبلیم رو تعطیل کردم! دوستام آدرسشو پیدا کردند به همین خاطر دیگه نمیتونستم اونجا راحت حرف دلمو بزنم. به خاطر همین اومدم اینجا، از همتون هم ممنونم که منو تنها نذاشتید! اون عزیزایی که لطف کردند و وبلاگ قبلی ما رو لینک کردند لطفا کنند آدرس لینک بنده رو تغییر بدند ، هرکس این کار رو کرد بهم خبر بده تا منم لینکش رو بذارم.مرسی.خب دیگه چی؟! واسم که دعا میکنین ؟ روز پنج شنبه تو مراسم عذاداری مدرسه واسه اکرم خانوم خیلی دعا کردم به خدا و امشب هم قول میدم واسه فاطیما دعا کنم که به هرچی میخوان برسند. شمام برام دعا کنین باشه؟ ممنونم ازتون. پرسپولیس هم که باخت و حالمون بدتر گرفته شد! چقد بد هم باخت. به این میگن یه باخت دردناک.!!. تا پروین نره پرسپولیس درست نمیشه ! سی بهمن مربی هلندی میاد. ببینیم اون چیکار میکنه. دوستای عزیزم بازم این ایام رو بهتون تسلیت میگم. منتظر نظرهای قشنگتون هستم. یاعلی.
گفت علی اکبرم نکش پا بر زمین از تشنگی قدری تحمل کن
که دهم آورد نزد تو جام کوثر خود را میوه دل
کنار کشته صدپاره ات دستم چنان لرزد
علی اکبرم چنان آرام بگیرد دست زینب خواهر خود را
دیگر ندارم دلخوشی ، آخر مرا تو میکشی از بس که پیش چشم من تو بر زمین پا میکشی
...........................................................................................................
تا حسین آمد کنار پیکرش دید در خون پیکر نیلوفرش
خم شد و صورت بر آن صورت گذاشت
روی خود از روی اکبر برنداشت
بس که ماتم تاب و نیرویش گرفت
زینب آمد زیر بازویش گرفت